|
رنگین کمان از همه جا از همه رنگ درباره وبلاگ  به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب
نويسندگان پنج شنبه 2 / 3 / 1392برچسب:, :: 4:24 :: نويسنده : محمدحسین
گویند کسان که روز عید آمده است این نکته بطبع من بعید آمده است روزیست به ماعید که گویند همه زان یار سفرکرده نوید آمده است ولادت امام زمان(عج) مبارک *************** ای مخزن سر کردگار ادرکنی ای هم تو نهان هم آشکار ادرکنی بگزیده برای خویش هرکس یاری ای در دو جهان مرا تو یار ادرکنی . . . میلاد امام زمان بر شما مبارک ***************
گرفته مُلک حق/ ز مقدمش رونق به گوش جان آید/ندای جاء الحق ولادت آخرین ذخیره ی الهی، بهار دلها، یوسف زهرا، تبریک و تهنیت ***************
در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی / من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری / در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی . . . *************** ای دل شیدای ما گرم تمنای تو کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو نیمه شعبان بود روز امید بشر شادی امروز ماست نهضت فردای تو *************** 
سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلى زیبا گلى کز بوى دلجویش، جهان پیر شد برنا به صبح نیمه شعبان تجلّى کرد خورشیدى که از نور جبینش شد، منوّر دیده زهرا (س) *************** بر منتظران این خبر خوش برسانید کامشب شب قدر است همه قدر بدانید با نور نوشتند به پیشانی خورشید ماهی که جهان منتظـرش بود درخشید *************** قدم هایت بوسه‌گاه چشم‌هایمان ای گل نرگس جشن میلادت کاش به ضیافت ظهور می‌پیوست میلاد نرگس پنهان گرامی‌باد *************** سامــــرا امشب چه نازی می‌کند بـــــر زمینهــا یکه تـــــازی می‌کند روز میـــــلاد گـــل نــرگس زشـــور آسمـــــان هم عشقبــازی می‌کند *************** گفتم که خدا مرا مرادی بفرست طوفان زده ام، راه نجاتی بفرست گفتند که با زمزمه ی “یا مهدی” نذر گل نرگس صلواتی بفرست *************** بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات *************** دردِ تو را به تنهایی نمیکشم که تمام سنگریزههای زمین، منتظر گامهای تواَند تا کوه شوند و پرچم تو را در اوج عشق خود برافرازند و آن وعده محتوم، چه نزدیک است؛ اگر عاشق باشی ***************
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت *************** ای یوسف زهرا کی می‌آیی تا این تقویم مانده بر دیوار انتظار را، ورق زنی و مرهم نگاه مهربانت را بر زخم دل نشانی. *************** ای رایحه دلنشین باغ هستی، ای خورشید رخ برکشیده در پس ابر، ای سفر کرده… تا کی تو همچنان در غیبت و دیده به راهانت در شرار هجران… جان جهان نثار قدومت باد میلاد نور مبارک ***************
یا اباصالح، شب میلاد تو، هنگامه گشودن پنجره های امید است به روی بغضِ ستم دیدگان بی پناه تاریخ. میلاد امید مستضعفان و آخرین امام شیعیان مبارک *************** از ناکجای وجود بی مقدارم، تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک، پلی از نیاز می زدم. پلی از انتظار، از غیبت تا ظهور ***************
چه انتظار عجیبی تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی ! عجیب تر آن كه چه آسان نبودنت شده عادت چه بی خیال نشستیم نه كوششی ، نه تلاشی فقط نشسته و گفتیم : خدا كند كه بیایی
***************
شاید آن روز که سهراب نوشت: "تا شقایق هست زندگی باید کرد" خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت: هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی بی مهدی زندگی با غمهاست ***************
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست توفان زده ام مرا نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه یا مهدی نذر گل نرگس صلواتی بفرست ***************
این دیده نیست قابل دیدار روی تو/ چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را تو در میان جمعی و من در تفکّرم/ کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را پنج شنبه 2 / 3 / 1392برچسب:, :: 4:6 :: نويسنده : محمدحسین
صــدف دیـن خـدا را دُر یـکدانه توئی قدمی رنجه نما صاحب این خانه توئی دگر بار نیمه شعبان، خجسته میلاد مولایمان فرارسیده و باز دستهای خالی و چشم امیدمان به آستان پر مهر و عطوفت آن یار مهربان است.
اگر سهم من از ستاره فقط سو سوی غریبی است ، غمی نیست همین انتظار رسیدن شب برایم کافیست
او که می رود نمی داند امــــــــــا، او که بدرقه می کــــــند می داند کاسه ی آب معـــــــــجزه نمی کند!!
عــادت میــکنم بــه داشــتن چیــزی و ســپس نداشــتنش ، بــه بــودن کســی و ســپس بــه نبودنــش ، تنــها عــادت میــکنم ، امــا فــرامــوش ... ... نــه !
ریــاضـی بـه نـابــودی مــیرفـت ! اگــر کـه مسئله هــا عـاشــقانه حـل می شدند...
آدمها را به اندازه لیاقت آنها دوست بدار و به اندازه ظرفیت آنها ابراز کن . . .
ديشب يهو دلم کودتا کرد !تو رو ميخواست لامصصب ...دیدم دوره ي دموکراسي گذشته، سرکوبش کردم.......
کوچه را دیدی به وقت شب چه تنها میشود؟؟ بی "تو"از آن کوچه هم تنهاترم.....
روزي با دو چوب كبريت آدمكي ساختم تا تنهاييم رو باهاش قسمت كنم و امروز اتاقم پر از آدمكهاي چوبيه ولي هنوز تنهام....
|
|||
 |
<-PollName->
آمار
وب سایت: